معرفی یشم
یشم ، گوهر گرانبهایی که تحت عنوان"سنگ بهشت" شناخته می شود، هزاران سال گرامی داشته و به آن میزان خالص و مقاوم در نظر گرفته می شد که برای استفاده کنندگانش، منبع الهام بالاترین اهداف معنوی به حساب می آمد. با این وجود به اندازه کافی زیبا، لوکس و مجلل هست که برای انجام کاروینگ (حکاکی یا کنده کاری) نیز گزینه مناسبی باشد. مصرف کنندگان آسیایی همیشه شیفته یشم بوده اند و امروزه، خریداران غیر آسیایی نیز به نحوی بی سابقه به طرف این گوهر زیبا کشیده شده اند. به عبارتی همه آنها جذب میراث غنی یشم، زیبایی، دوام و کمیابی این سنگ فوق العاده شده اند.
این یشم سبز "Peiyao" (به زبان چینی Fu dog ) نشان دهنده موجودات اساطیری است که از کاخها و ورودی های آسمانی مراقبت و محافظت می کنند.
ریشه های فرهنگی یشم نفریت (Nephrite jade ) را در غارهای دود اندود و کلبه هایی که به انسان ما قبل تاریخ پناه می دادند، مشاهده می کنیم. کارگران عصر حجر در چین، اروپا و نقاط دیگر جهان، این سخت ترین ماده معدنی را به شکل سلاح، ابزار، زیور آلات، و اشیاء آیینی، شکل داده اند. رابطه دیرینه بین این سنگ جواهر و انسانیت ادامه یافته و به دوران مدرن در میان جوامع بومی در نیوزیلند و بخش هایی از شمال امریکا رسیده است. این موضوع در چین به یک سنت هنری تبدیل شده که بیش از 3000 سال رونق پیدا کرده است.
بال های این سنجاق سینه پروانه شکل، روی یشم ارغوانی کاروینگ شده است. پروانه سمبل طول عمر است.
در آمریکای مرکزی، مایاها (Mayans ) و آزتک (Aztecs ) یشم سبز را گرانبها می شمردند. آنها از یشم برای مصارف دارویی و نیز برای جواهرات، زیور آلات، و آثار مذهبی استفاده می کردند. نام یشم از اصطلاح اسپانیایی piedra de ijada می آید ، و معنای تحت اللفظی اش "سنگ درد در پهلو" است. مکتشفان اولیه اسپانیایی بعد از اینکه دیدند بومیان قطعاتی از سنگ را برای درمان یا آرام کردن دردها و رنج ها روی پهلوهای خود می گذارند این نام را بر آن گذاردند. یشم سبز نماد سعادت، موفقیت و خوش شانسی نیز هست.
در چین بود که نقش یشم بعنوان یک رسانه مهم هنری به اوج خود رسید؛ یعنی جائی که سنت کاروینگ گوهرها در همان زمان نیز، هزاران سال قدمت داشت. اولین یشم سبز در اواخر دهه 1700 از برمه ( در حال حاضر به عنوان میانمار شناخته می شود) به چین رسید و کاروینگ کارها (کسانی که حکاکی یا کنده کاری روی سنگ را انجام می دهند) در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم شاهکارهایی خلق کردند که همچنان از نظر مفهوم، طراحی، و اجرای فنی بی نظیر است.
ظرافت ساده نماد ابدیت در شکل، موسوم به pi (پی) برای بسیاری از آسیایی ها اهمیت معنوی بسیاری دارد.
چینی ها یشم را با وضوح ذهن و خلوص روح ارتباط می دهند. برخی از نقوش نمادین باستانی که هنوز هم در کنده کاری های مدرن یشم بکار می روند، عبارتند از:
خفاش - شادی
پروانه - طول عمر
اژدها - توانمندی، رونق و نیکی
هلو - جاودانگی
Pi (دیسک مدور تخت با یک سوراخ در مرکز) - آسمان
رد پای یشم در تاریخ
درک اینکه چرا یشم قرن ها "قطعه ای از بهشت" درنظر گرفته می شده است، سخت نیست. رنگ غنی و بافت نرم یشم خوب، در همه جا آن را سنگ مورد علاقه دوست داران سنگ های قیمتی، ساخته است. این نیز به آسانی قابل درک است که چرا بسیاری از مواد تحت عنوان یشم ارائه شده اند. با این حال جالب است که اسامی در نظر گرفته شده برای یشم سبز هنوز موضوع بحث بوده و این سنگ گرانبها توسط اطلاعات غلط بسیار، افسانه ها و خرافات احاطه شده است.
تمدن ها در تمام اعصار، یشم را گرانبها می شمردند. گامپ (Gump) در کتاب پرمخاطب خود درمورد یشم، افسون این گوهر را رمزگشایی می کند. وی در این کتاب می نویسد:
مردم آسیای مرکزی قطعه عظیمی از یشم را در مقابل آرامگاه تیمور لنگ (Tamerlane) قرار دادند، تا آن را غیرقابل غصب کنند. پیش کلمب ها (وابسته به آمریکا، قبل از آمدن سپید پوستان) چاقوهای مخصوص قربانی کردن از یشم می ساختند. علاءالدین (Aladdin ) در غار زیر زمینی، از دیدن درختان شگفت آور یشم اظهار تعجب کرد. روس ها یک تابوت کامل از یشم را برای تزار الکساندر 111 (Czar Alexander 111) حکاکی کردند. در نیوزلند یک چماق رزم ساخته از یشم، نماد قدرت رئیس بود. زمانی پدران در جزایر Loyalty Islands ، دختران خود را با یشم مبادله می کردند. چین حول این سنگ، تمدن خود را ساخته است.
تمامی نژادها و اعصاری که با یشم مواجه شدند، آن را ارج نهاده اند. تمدن پیش از تاریخ، یشم را به سختی اش می شناسد. در چین، سوییس در اروپا و آمریکای مرکزی (به خصوص گواتمالا و مکزیک)، فرهنگ های ماقبل تاریخ از یشم برای تولید کالاهای کاربردی استفاده می کردند. به طور اخص در منطقه دریاچه سوئیس، باستان شناسان اثبات کرده اند که ساکنان اولیه، یشم را برای سر تبر، زداینده و ابزار جنگ مورد استفاده قرار می دادند؛ آنها این سنگ را برای ارزش زیبایی شناختی و نمادینش نیز گرامی می داشتند.
وجه تمایز یشم با گوهرهای مشابه
یشم یکی از سنگ های قیمتی است که از دو کانی جداگانه یشم سبز و نفریت به وجود آمده است. این سنگ قیمتی در اغلب موارد با سایر گوهرها اشتباه گرفته می شود. بنابراین شناخت مشابهات گوناگون و درک چگونگی جداسازی آنها از یشم، حائز اهمیت است. طیف گسترده ای از گوهرهای مشابه در تلاشند تا زیبایی منحصر به فرد و ظاهر یشم سبز را تکرار کنند. این موضوع مبهم است که اگر چه یشم سبز (و نفریت، که به عنوان یشم نیز شناخته می شود) توسط بسیاری از تمدنها مورد تحسین قرار گرفته و روی آن بسیار کار شده، هنوز نیز ماهیت واقعی کانی های تشکیل دهنده آن اشتباه گرفته شده و مشابهات آن اغلب به اشتباه به عنوان گوهر اصل شناسایی می شوند.
شاید برای شما هم جالب باشد که ماهیت علمی یشم تا قرن 19 بطور کامل شناخته شده نبود. یعنی زمانی که پرفسور ای. دامور (A. Damour) ثابت کرد سنگ جواهری که معمولا یشم نامیده می شود، در واقع دو ماده جداگانه و مجزا است: یشم سبز (jadeite ) و نفریت (nephrite). معمولا برای جواهرسازی و کاروینگ (کنده کاری)، یشم سبز با ارزش تر از دیگری است چون یشم سبز با کیفیت، یک سبز متوسط سیر است، در حالی که حتی بهترین نفریت هم گرایش به یک سبز تیره تر با ته مایه مشکی دارد. جالب توجه است که این تفاوت مدت ها قبل از اینکه دامور یافته های علمی خود را منتشر کند، در فرهنگی دیگر تشخیص داده شده بود. هنگامی که در اواسط قرن 18 ورود یشم سبز سیر از برمه به چین شروع شد، چینی ها آن را بجای yu که اسم استاندارد یشم بود، fei-ts'ui نامیدند.
علاوه بر این، با وجود این که بیشتر نوشته های اولیه ظاهرا نفریت را توصیف کردند، تعداد کمی از آنها به توصیف موادی پرداخته اند که در طبقه بندی کانی شناسی مدرن یشم سبز قرار می گیرند.
اگر چه ای.جی. ورنر(A. G. Werner )، در سال 1788 اولین کسی بود که نام کانی نفریت (nephrite) را به کار برد اما دامور اولین نفری است که ترکیب شیمیایی این ماده را تعیین کرد. دامور در اثر خود در سال 1846، ثابت کرد که نفریت گونه ای متراکم از مواد معدنی آمفیبول، ترمولیت (tremolite) و اکتینولیت (actinolite) است. سپس در سال 1863، دامور این کشف بسیار مهم مبنی بر این که یشم سبز یک گونه جداگانه و مجزا است را گزارش نمود. یشم سبز به عنوان عضوی از گروه پیروکسن (pyroxene) مواد معدنی، هم از نظر شیمی و هم ساختار داخلی با نفریت بسیار متفاوت است. بنابراین، نفریت دارای خواص مختلف و ظاهری متفاوت نیز هست.
این یافته ها انقلابی در نامگذاری یشم بوجود آورد و می بایست باعث می شدند که شناسایی، ارزیابی و بازاریابی یشم سبز و نفریت ساده شود. با این حال، یشم برای اکثر خریداران به صورت یک معما باقی ماند. سنت افسانه و اطلاعات غلط امروز نیز همچنان ادامه دارد. علاوه بر نام های تجاری پذیرفته شده برای یشم، بسیاری از اصطلاحات گمراه کننده مانند "یشم مکزیکی"(Mexican jade)، "یشم ژاپنی"(Japanese jade)، "یشم جاسپر" (jasper jade) و "یشم ترانسوال" (Transvaal jade) نیز برای فروش گوهرهایی به غیر از یشم سبز و نفریت در بازار استفاده می شوند. با توجه به تعدد موادی که به عنوان یشم تبلیغ می شوند، خریدار باید از نام های این شبه یشم ها و همچنین ویژگی های کلیدی شناسایی یشم، آگاه باشند.